جنبه دیگر قرآن جنبه‌های عرفانی آن است. تفاسیری مثل تفسیر ادبی-عرفانی خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار میبدی، تفسیر نیشابوری و از همه مهم‌تر تفسیری که به امام صادق علیه‌السلام منسوب است، عرفانی می‌باشند؛ وقتی بسم الله را شروع می‌کند، می‌فرماید: الباء بهاء الله و السین سناء الله و المیم مجد الله ... .

این راشنیده‌اید که امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای ابن عباس تفسیر قرآن می‌فرمود. به گفته ابن عباس موضوع تفسیر، نقطه باء بسم الله بود که حضرت فرمود: اگر بخواهم می‌توانم به اندازه هفتاد بار شتر کتاب، درباره نقطه باء، مطلب بگویم؛ در حالی‌که ما می‌گوییم نقطه معنی ندارد.

در تفاسیر هست، این‌که فرمود هفتاد بار شتر، نه این‌که شما نمی‌توانید؛ یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام این راه را نشان داده که چگونه می‌توان هفتاد بار شتر کتاب درباره نقطه باء بنویسیم.

این حرف هم درست نیست که نقطه در ابتدا نبوده و زمان خلیل نقطه گذاری قرآن آغاز شده است. این هم در ذهنتان باشد که در تفاسیر، هر وقت می‌گویند ابن عباس، منظور حضرت علی علیه‌السلام است. خدا بنی‌امیه را لعنت کند، از آن‌جایی که نمی‌گذاشتند کلمات حضرت درباره قرآن نقل شود، مفسرین به جای علی علیه‌السلام می‌گفتند ابن عباس؛ یعنی کلمات ابن عباس، کلمات امیرالمؤمنین علیه‌السلام است و این‌ها تقیّه می‌باشد.

علامه مجلسی می‌گوید من عمرم را صرف فلسفه، عرفان و کلام کردم و الآن می‌بینم آن‌چیزهایی که می‌خواستم در علوم دیگر

جستجو کنم، در قرآن و حدیث است؛ البته این هم اشتباه است

که این‌ها را کنار بگذاریم و مستقیم سراغ قرآن برویم؛ این‌ها باید باشد تا بفهمیم قرآن چه می‌گوید.

 

از سخنان آیت الله عابدی مد ظله بر گرفته از سایت ایشان